کارشناسان معتقدند، ایران با خطرات جدی از نظر پیامدهای تغییر اقلیم روبروست و برای بسیاری از این پیامدها آمادگی لازم وجود ندارد. پیشبینی میشود دمای کشور تا سال ۲۰۳۰ افزایش یابد. تغییرات رواناب تمامی حوضهها تا سال ۲۰۳۰ نیز کاهشی خواهد بود. به گزارش روزنامه ۱۹ دی ، بهطورکلی میتوان سه دسته خطرات مرتبط با تغییر اقلیم برای کلانشهرهای ایران تعریف کرد: تغییرات دمایی (افزایش دمای روزانه و شبانه در شهرها و ایجاد امواج گرمایی)، تغییرات بارش (در برخی شهرها افزایش شدت و در برخی کاهش)، تغییرات در شدت طوفانها و گرد و غبارها.
بارشهای ناگهانی و خشکسالی دو نمونه از بارزترین نوسانات در آب و هوای ایران است که به گفته ی اقلیم شناسان تکرار و تداوم آنها، نشان دهنده ی وقوع پدیده ی «تغییر اقلیم» در کشور است.
وقوع سیل یکی دیگر از نشانههای پدیده تغییر اقلیم در کشور است. وقوع سیل طی چند روز گذشته در پنج استان کشور منجر به مرگ ۱۱ نفر و مفقود شدن دو نفر شده است. لذا نظر به اهمیت موضوع خبرنگار ۱۹دی با دکتر علی اصغر رجبی استاد دانشگاه و رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست گفتگو کرده است که در ادامه میخوانید:
تغییر اقلیم یعنی چه و ما با چه پدیدهای روبرو هستیم؟
در یک مورد که شایعترین آن است، وضعیت تغییر اقلیم ناشی از گرم شدن کره زمین بعداز انقلاب صنعتی از سالهای ۱۸۴۰ – ۵۰ – ۶۰ با توسعه صنعت، به این صورت است که مقدار غلظت گازهای گلخانهای در جو کره زمین افزایش پیدا کرد. نور خورشید وقتی از جو حرکت میکند و به سطح زمین میخورد ۲ درصد آن جذب زمین میشود و ۹۸درصد آن به فضا میرود اما با تولید گازهای گلخانهای، در برگشت نور خورشید به فضا، هرآنچه غلظت گازهای گلخانهای بیشتر شد مجددا بخشی از این نور به زمین برگردانده شد و با این کار گویی زمین را دوبار گرم میکنیم. باید بدانید که این کار آنقدر تکرار میشود تا نور خورشید بتواند از جو خارج شود. این موضوع موجب گرمتر شدن کره زمین شد و هنوز نیز میشود.
اما چه اتفاقاتی میافتد؟ وقتی که آرام آرام دمای کره زمین بالا میرود سطح آب دریاها بالا میآید. بخاطر اینکه یخها در قطب آب میشوند و به اقیانوسها میریزند و سطح آب بالا میآید. یک رابطه جالبی دانشمندان پیدا کردند بین افزایش غلظت گازهای گلخانهای در جو و افزایش دما در کره زمین و افزایش سطح آب دریاها که به هم مرتبط هستند.
این موجب اتفاقاتی در اقلیم میشود مانند اینکه کشورهایی که جزیرهای هستند، آرام آرام زیر آب خواهند رفت. یا در خیلی کشورها موجب سیل فراوان میشود مانند همین سیلهای اخیر در سیستان و بوشهر. یا سونامیها در کشورهای مختلف. یا از بین رفتن پوشش گیاهی و افزایش بادها و سونامیها و برداشتن خاک از زمین که باز ما در خوزستان درگیر آن هستیم. یا اینکه این اتفاق تالابها را خشک میکند و باز ما به آن مبتلاییم. اما همه این تغییرات بسیار آرام و نرم صورت میگیرد و ما متوجه آن نمیشویم.
وضعیت ایران در حال حاضر چگونه است؟
جهان در کنوانسیون تغییر اقلیم ملل متحد تصمیم گرفته که دمای کره زمین تا سال ۲۱۰۰ بطور متوسط ۲ درجه سانتیگراد افزایش پیدا کند. الان در سال ۲۰۱۷ در ایران این عدد به ۱٫۳ تا ۱٫۴ دهم رسیده. فکر میکنید تا ۲۱۰۰ این عدد به چند میرسد؟
در بدترین سناریوها مرکز IPCC که خوراک علمی کنوانسیون تغییر اقلیم را فراهم میکند برای جهان عدد ۴ و۵ درجه میبیند و بهترین سناریو را ۱٫۵ درجه. پس ایران جزو کشورهایی است که پتانسیل بحران تغییر اقلیم ناشی از گرم شدن را دارد.
چه اقداماتی برای جلوگیری از این انتشار باید انجام داد؟
ما دو رویکرد داریم. رویکرد اول کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. در سالهای ۱۸۶۰ تا ۲۰۰۰ ایران خیلی صنعتی نبوده. طبیعتا گازهای گلخانهای آن کم بوده. اما الان جزو ۱۰ کشور انتشار دهنده گازهای گلخانهای در جهان است. یک تفاوتی هم با دیگران دارد و آن اینکه در ۹ مورد دیگر، سرانه GDP در حال افزایش است و این یعنی تولید ناخالص ملی که افزایش پیدا کرد، شما رونق اقتصادی دارید اگرچه انتشار گاز گلخانهایتان هم بالاست. اما ما GDP پایین یا راست افقی داریم و انتشار گاز گلخانهایمان هم بالاست. چون انتشار ما بصورت خام است. مانند زباله که روزی ۷۵۰۰ تن زباله فقط شهر تهران تولید میکند. و این در حالی است که هر یک تن زباله معادل ۱٫۴ تن CO2 انتشار میدهد. چرا میگویم معادل، برای اینکه CH4 یا متان انتشار میدهد اما قدرت تخریب متان ۳۲ برابر بیشتر از CO2 است.
در دنیا این زباله را تبدیل به انرژی و محصول و کود میکنند. یا در مثالی دیگر در همین آذرماه سال گذشته در بخش خانگی تهران ۵۳۲ میلیون متر مکعب گاز مصرف شد. این در وهله اول یعنی سوزاندن سرمایه و بعد اینکه چون برای تامین سوخت خانگی، سوخت به صنایع نمیرسد، آنها را به سمت سوختهای سنگین میبریم و آلودگی را به سمت شهرها سوق میدهیم.
ما با مسائل بسیار ساده مانند معاینه فنی ساختمانها که فقط ۲۳ درصد مصرف گاز را پایین میآورد یا با معاینات موتورخانهها، میتوانیم ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تن انتشار گاز گلخانهای آنها را کاهش دهیم.
اما رویکرد دوم که مهمتر است، سازگار شدن با شرایط و محیط است. مثلا کشاورزی را مناسب با توان و نیازمان سازگار کنیم. کشاورزی ما کلا زیانده است. نه برای کشاورز صرفه دارد نه برای کشور به لحاظ منابعی که مصرف میکند.
یا اینکه شما میبینید ما با یک غبار فرودگاههایمان تعطیل میشود. اما دنیا برای این امر راهکار سازگار شدن دارد. مثلا در حوزه سلامت با تغییر اقلیم، بیماریهای خاص افزایش پیدا میکنند. خب میشود از همین حالا برنامههای بهداشتی برای این موضوع تدارک دید. یا در بخش خانگی در ساختمانها، مواد و مصالحی استفاده کنیم که کمترین انرژی را بگیرد و بیشترین کارایی را داشته باشد. همه اینها رویکردهای سازگار شدن است.
هم حاکمیت هم مردم باید در این زمینه کمک کنند. اما حاکمیت باید اول NAP یا همان national adaptation plan خودش یا برنامه ملی انطباق را در همه حوزهها مانند سواحل، صنایع، کشاورزی، سلامت، منابع آب درست کند. که ما بشدت روی این موضوع کار میکنیم. اما کار سنگینی است و باید مطالعات گستردهای انجام شود. اما بعد از انجام آن، هر استانی adaptation plan خودش را میتواند داشته باشد. که بطور مثال اتفاق عجیبی که در خوزستان برای انتقال برق افتاد و گرد و غبار و رطوبت موجب اتفاقی نادر در جهان شد، دیگر روی ندهد.
اما باید بدانیم این موضوع یک معادله با یک مجهول نیست. بلکه چندین معادله با چندین مجهول است.
تاثیرپذیری ما در تغییر اقلیم تا چه میزان بوده؟
بحث تاثیرپذیری در همه بخشهاست. حالا به تناسب کم و زیاد است. مثلا در فلات مرکزی، کویر در حال گسترش است. تا جایی که بعضی جاها زمین نشست کرده و الان تا ۴۰ متری خطوط ریلی ما این نشستها آمده. این خطِ افتادگی مهم است. در حوزه گیاهی و کشاورزی همینطور. گونههایی داریم که در حال از بین رفتن است.
این اتفاق بسیار جدی است. مثلا روسیه تا چند سال پیش اولین صادر کننده گندم جهان بود اما الان بخاطر تغییر اقلیم، تبدیل به وارد کننده شده است.
پدیده تغییر اقلیم که در یک و نیم قرن رخ داده باید در طولانی مدت رفع شود. اما باید این را بدانیم که ما در شهرها یک ظرفیت و امکان بارگذاری داریم. مثلا تهران دیگر گنجایش هیچ نوع باری را ندارد. هوا، زمین، آب و… کلا اشباع است. اما در دیگر شهرها بسته به نوع صنایع، نوع آلایندهها یا تکنولوژی باید مسائل زیست محیطی و تکنولوژیکی و بار شهر و… را سنجید تا با این معیارهای چندگانه بشود تشخیص داد که چه اقدامی در چه جایی صورت بگیرد.